یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

این پست با موزیک مادرانه از کارن همایونفر عزیز نوشته شده. 

امروز اولین کشیک جراحی رو رفتم 

بدو ورود صورت یه پسر کوچولوی تصادفی روجلوی چشمم دوختن اولش زانوم خم شد صورتم جمع شد حالت تهوع گرفتم ولی یهو به خودم اومدم دیدم دارم دقت میکنم که چجوری لایه های پوستشو میاره بالا

یکم که گذشت دویدم پالس اکسیمتر اوردم و وصل کردم

کمی که گذشت برای دیدن abg گرفتن لحظه شماری کردم

وقتی طبقات رو بالا پایین میکردم موسیقی والس تهران پخش میشد از گوشیم و من دوست داشتم با تمام وجودم تو راهروهای خالی و ساکت برقصم!

و خب اینجوریه :) آدم اینجوریه! خودش خودشو غافلگیر میکنه

اتفاق بعدی بعد از ماه ها صداشو شنیدن بود. چند ثانیه مکث و بعدم گفتن سلام 

چیزی که این روزا بیشتر از هر چیزی بهش فکر میکنم علم روانشناسیه و موارد مرتبط به اون

ولی نمینویسم 

نه تا وقتی که مطمئن شم با نوشتن حق مطلب ادا شده


شب به خوبی.