یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

چه چیزی لذتبخش تر از گوش کردن به موسیقی ای که سوپرایزت میکنه؟!

روزای عجیبی رو میگذرونم

روتین و نرمال نیستن کما فی السابق حال بدی درونشون زیاده جدای از اون بی حوصلگی ای که امون نمیده 

که البته با هزار روش باهاش میجنگم 

دوش میگیرم غذا میپزم نظافت میکنم درس میخونم راه میرم و نمیذارم خیلی گلومو فشار بده

جدیدا هر از گاهی با الف کاف حرف میزنم. پسری که با دوستش یه پادکست خوب درست میکنن

از بچه های دانشگاهه... حرف زدیم و تا جایی که حوصله بهمون رخصت میداد برای هم توضیح دادیم و تبادل کردیم

من در حالت بی حس به سر میبرم و گویا اونم بای دیفالت موجود بی احساسیه و این خبر خوبیه

که اگر بخش کرم ریز وجود من نخواد باز خودشو ثابت کنه میتونم این گپ های کوتاه رو تا مدت زیادی حفظ کنم و از این بی دوست ترین حالت ممکن دربیام 

بخش کرم ریز امشب یه تکونی به خودش داد! مخصوصا وقتی کاف گفت که من وانمیدم! یهو اومد یه فیگور گرفت و پشت بازویی نشون داد که آیدا حالشو بگیریم تا بفهمه با کی طرفه؟! گفتم بتمرگ سر جات بابا هرچی کشیدیم از این شوآف تو بود

تو خوبی! ولمون کن سر جدت بذار یکم آروم بگیریم

امشب مسئله ای که چند وقتی درگیرم کرده بود رو با خودم حل کردم

روزن امیدی که در خودم حس میکنم اینه که من باور دارم به اینکه اگر قراره چیزی بهتر بشه با حرف زدن میشه! حالا این حرف زدنه میتونه با خود یا دیگری باشه

البته باید به موقع و در شرایط مناسب هم باشه نباید خودتو به حرف زدن مجبور کنی چون تهش چیز خوبی درنمیاد

چون باید آروم باشی تا نتیجه به دست بیاد

خب خدا کنه نتایج تا سه شنبه و جلسه ی بعدی با آ تو ذهنم بمونه و فراموشم نشه 

نمیشه چون با گوشت و خون بهشون باور دارم

شب بخیر