ف بهم اصرار میکنه که آیدا نشنو! هرچی میگن نشنو! کاش کر بودی لعنتی :)
و من ته دلم میگم ف تو رو خدا انقدر به فکر من نباش انقدر حرص شرایط منو نخور تو تا همینجاش هم بیشتر از یه دخترخاله بودی
امسال برای من سال خوب و بدی بود! خوب از اون جهت که فهمیدم خیلی تنهام بد از اون جهت که فهمیدم خیلی تنهام!
فهمیدم یه سری مفاهیم عملا ساخته ی ذهن مان برای اینکه هر از گاهی با چیزهایی که نیست به ارامش برسیم و اون مفاهیم باید کنار برن تا با خودمون و جهانمون روراست تر باشیم
فهمیدم دیگه نباید دنبال چیزای خیالی گشت و همه چی سطحیش خوبه
راستش هنوز هم گاهی منتظرم که از آسمون برام بیوفته ولی فهمیدم که این انتظار هم بخشی از طلب آرامشه که سعی دارم از خودم دورش کنم
اگه منتظر نبودیم و این امید کوفتی لعنتی ته دلمون نبود خیلی تصمیمای بهتری میگرفتیم
تو سالی که گذشت دگردیسی داشتم.
درگیری هام با روابطم کمتر شده بود و عملا یه پ باقی مونده بود که اونم پشت سر گذاشتم
یه قسمتایی از خودم رو پیدا کردم که قبلا خیلی خاک خورده بودن
روش های برای بقیه پیش پا افتاده و برای من سخت رو عملی کردم
سالی که گذشت روزهای سیاهش زیاد بود روزهایی که من بودم و یه سری فکر و یه عالمه اشک ولی
امسال :) امسال سال خوبی بود
شخصی و غیرشخصی! امسال میتونم با اطمینان بگم که یک سال بزرگتر شدم.
سال داره نو میشه
پ ن: موزیک خوب / ارغوان هوشنگ ابتهاج وقتی که علیرضا قربانی خوندش یه برهه ی خیلی طولانی منو عاشق خودش کرده بود
دم عیدی آهنگ شادی نیست ولی خب :)
