یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است

ماشین از اون شب که افتاده تو اون خندق بلا صداش عجیب غریب شده! ولی من صدای ضبطو زیاد میکنم که نشنوم

فرمونشو ناز میکنم و میگم نوید جان عزیزم یه ماه مونده! موتور منم به صدا کردن افتاده ولی باید تحمل کنیم...

این چند سال رخش من بودی حالا در حد خر ملانصرالدین باش دیگه بالاغیرتا :) 

از این روزای آخر پزشکی عمومی برات بگم! بخش داخلی سنگین ترین بخش این دوره ست و برای من افتاده اخر کار! دو ماهش گذشته و یه ماهش مونده حال من حال غریبیه هم از اینجا خسته م و هم میخوام برای روزای دلتنگی عشق ذخیره کنم! آخ دوستام! علیرضا هر بار که بحث تموم شدن درسم میشه چهره ش میره تو هم 

امیرحسین اصلا نمیدونم چه میخواد بکنه بعد از این...

و بقیه که هستن! 

پویان سرتق قشنگ که این اواخر دیگه سمتش نمیرم که نیشم نزنه ولی سعی میکنم قبل رفتن برم ببینمش

رفتن؟ مگه قراره برم؟ من هنوزم نمیدونم که میخوام برم یا نه! بین شهرایی که دوس دارم برم طرح بندر هم هست! ولی ما کی رسیدیم به اونچه خواستیم اقا جان! بعدم رفتنی باید بره

دیگه چی بگم؟ از زندگی و روابط عشقی؟ :)))) مختل اقا جان مختل! داغان! طبق همیشه :) ما جز این باشیم عجیبیم 

حالا جدیدا دوباره رفتم سمت یکی از قبلیا و توی پر و بالم خورد و برگشتم! ای آقا! 

آخ از حال ملت! دل خونه! زبون ولی لال! 

شما چه خبر؟