میدونی عزت نفس خیلی عجیب غریبه مخصوصا اگه واقعی و درونی باشه
من با حرف زدن با تراپیستم دارم یه چیزایی میشنوم که این حسو در من تقویت میکنه
این حس میتونه از یه موجود خسته ی عصبی تبدیلت کنه به یه موجود آروم و منطقی
من گاهی، فقط گاهی که به خودم احترام میذارم و کاری که دلم میخوادو بی عذاب وجدان انجام میدم حالم خیلی خوب میشه
من گاهی فقط گاهی که از عواقب مسخره و بعید و حتی قریب انتخابام نمیترسم و فقط به لحظه فکر میکنم حالم خیلی خوب میشه
من روزا خیلی از حرفا رو تو دلم میزنم چون معتقدم هیشکی قدر خودم نمیفهمه که من چی میگم و این حالمو خوب میکنه
من روز به روز دایره ی اطرافمو عوض میکنم کم میکنم زیاد میکنم بعد باز کم میکنم کم میکنم کم میکنم :)) دور میکنم نزدیک میکنم تا به یه بالانس برسم و حالم خوب میشه
راستی من هر شب عکساتو میبینم پ!هر شب چک میکنم که کی اومدی انلاین شدی! هر روز و هر شب بهت بیشتر از هرکسی فکر میکنم ولی حرف! حرف نمیزنم باهات چون خودت ازم خواستی... له له دوریتو میزنم ولی حرف، نه! من خودمو از مکالمه های جادویی تو محروم کردم! دنیا همینه جانم اگه همه چیش درست بود بدون یه جاییش خیلی غلطه!
خلاصه جونم برات بگه تو این روزای تعطیلات حالم خوب بوده! نه که هر روز شاد و سر حال باشم! نه ولی حداقل وقتای غم و غصه دلیل ناراحتیم برام روشن بوده و مهم تر اینکه اون دلیل برام منطقی هم بوده و به خودم حق دادم که ناراحت باشم
حالا میدونم اینا برای خیلیا روتینه ولی من نه
البته هنوز اندازه ی دو سه تا عمر جای کار دارم ولی کی به کیه بیا یکم از خودمون تعریف کنیم :))
