یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۴ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

دخترک عصبی و پرخاشگر و کمی بی ادب رو نگاه میکنم! جوری رفتار میکنه که انگار منو یادش نیس

منم بیخیال کینه ی قبلیم ازش میشم! میگه دو روز دیگه کنکور داره و دوس داره روزی جای من باشه

بهش میگم تو نمیدونی جای من چه شکلیه

گفت تو رو خدا حتی شده بهم دروغ بگو 

گفتم بهت خوش میگذره تو پزشکی و بعدش هم احتمالا بتونی کمی پول دربیاری

میگم من بندر خوندم

میگه وای تو آرزوی منو زندگی کردی

جملاتش منو خیلی غمگین میکنن

تو دلم میگم دخترم من انقدر تحت فشارم گاهی که فقط میتونم شبیه دیوونه ها بخندم

بیام تو کتابفروشی و با تنها آدمی که برام مونده کمی معاشرت سطحی داشته باشم 

بگم پزشکی مقصر اصلی این حال من نیس ولی خب بی تقصیر و بی گناهم نیست

بگم من دیگه حتی از کسی که عاشقش بودم هم بیزارم

دیگه فکر نمیکنم بتونم به این زودیا کسی رو دوست داشته باشم و بخوام رابطه ی عاطفی داشته باشیم

صادقانه بگم دلم هیچی نمیخواد دختر جان

مغزم ولی بهم میگه وظایفت رو تموم کن

تو قول دادی که تموم کنی و کسایی هستن که منتظرن و امیدوار

تو دلم میگم بهت دختر جان:

تو این پوسته ی قشنگ و جذاب منو میبینی و من دردهایی که تحمل کردم رو فقط

هیچکدوممون دید درستی نداریم 

زندگی نه به این قشنگیه و نه به این زشتی 

چند روزی باید دور شم از همه چی 

حس میکنم باید یه فکر اساسی کنم

حتی اگه به قیافه و استایلم کار و فکر اساسی نیاد!