یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۹ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

در مورد آدمای حرفه ای یکم حرف بزنیم؟!

من چند وقت پیش حس کردم دوست دارم یه ساز یاد بگیرم و برای همین خیلی اتفاقی و یهویی با لباس بیمارستان رفتم توی بزرگترین سازفروشی این شهر! 

با استرس رفتم جلوی کانتر آقای فروشنده... گفتم سلام قیمت فلان ساز چنده و حرف شروع شد 

آقاهه شروع به حرف زدن کرد نه از اون حرفای مفت نه از اون حرفای آدمای مریض 

بدون نگاه جنسیت زده و یا دید از بالا به مبتدی برام اصول رو توضیح داد 

گفت بدون جاج کردن توضیح داد و من ذره ذره احساس میکردم چقدر این آدم همه چیزش درسته!!!  چقدر این آدم از چیزای بد به دوره 

در نهایت ازش تشکر کردم و گفتم ممنونم بابت وقتی که گذاشتین و برام توضیح دادین با لبخند و آرامش! چیزی که خیلی کم پیش میاد بعد از صحبت داشته باشم 

آ را مش 

اون یه آدم ساز شناس بود که مطمئنم چند تا ساز رو به بهترین نحو مینواخت بزرگترین و معتبرترین مغازه ی ساز این شهر رو داشت میتونست خیلی برخورد متفاوتی داشته باشه

ولی این آدم براش مهم بود که حال آدم بعد از برخورد باهاش چجوریه 

این آدم واقعا منو به وجد اورد 

حالا چی شد که یاد اون روز افتادم

امروز وقتی داشتم با آ حرف میزدم در تراس پشت سرم به نظرم خیلی ساده و بی رنگ و رو و زشت اومد

بعد از جلسه رفتم خرید مایحتاج خونه و تو راه برگشت وقتی داشتم رانندگی میکردم با خودم گفتم چرا خوشگلش نمیکنی؟ تو که قبلنم این کارو کردی

پنجره های خوشگل اتاق صورتیم تو خونه رو یادم اومد

رفتم که رنگ بخرم

از بهترین مغازه ی وسایل نقاشی اینجا

وارد که شدم خانوم فروشنده بی حوصله بود اصلا وقتی گفتم من مبتدیم چهرش درهم شد و میخواست سریع یه چیزی بفروشه و از شرم خلاص شه

منم همین کارو کردم

ولی بعد از این برخورد دلم شکست 

دیگه حتی دل و دماغ خوشگل کردن در تراسم نموند برام

این خانومم حرفه ای بود

نقاشی بلد و این کاره :))

ولی برخوردش با من مبتدی زشت بود! زشت به معنای واقعی کلمه 

من تو زندگیم همیشه قرار بوده درس بخونم 

حرفه یا هنر جانبی ای رو هم اوایل که نذاشتن و بعدش هم دیگه از تنبلی یا افسردگی سمتش نرفتم

بنابراین در هیچی حرفه ای نیستم

حتی در درس و طبابت

ولی اگه روزی من حرفه ای شدم و یه کاربلد شدم هیچوقت دلم نمیخواد یه مبتدی که چشاش برق میزنه برای هنر و زندگی وارد مغازه گالری سالن یا هرچی دیگه بشه و وقتی داره میره چشاش خاموش شده باشه و چهره ش دیگه ندرخشه‌

برای من مهمه یه مریض با چه حالی از در میاد و با چه حالی از در میره بیرون

برای من مهمه که حال یکی از حرف زدن با من بد نشه! 

برای من مهمه که جاجمنتال نباشم

برای من واقعا مهمه

خلاصه همین :)