یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

دستم به کاری نمیره رو تعریف کن

ینی حال بهم خوردگی

ینی دل زدگی

دل مردگی

خستگی

کشون کشون خودتو میبری اینور اونور از خودت خواهش میکنی که ای خود عزیز ای بدن گرانقدر ای روان محترم با من راه بیا! سر ناسازگاری نذار آخر هفته ای

بذار دلمون خوش باشه نفسمون نگیره وسط راه نای و نایژه و آلوئول

بذار قلبمون سنگین نشه مثه بتن

ولی گوشش اون گوش لامصبش بدهکارمون نیس

کار خودشو میکنه

داشتم فک میکردم دیگه چی میخوام که نیست

این پسره، همین سین ۲ خیلی بچه ی خوب و درست درمونیه

ولی دلم نمیخوادش 

دلم پ و میم هم نمیخواد 

دلم هیچی نمیخواد چرا؟! دلم کو اصلا؟! کو؟!