یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

تنفر

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۰، ۰۵:۵۸ ق.ظ

بیمارستان

پزشکی

اتند

رزیدنت

استاژر

همکلاسی

اینترن

پرستار

نگهبان 

همه همه و همه حالم رو بهم میزنن

حتی اگه در بهترین حالت خودشون باشن هم. ینی مثلا بیمارستانای اون طرف دنیا که مریض از در و دیوار نمیریزه کسی به کسی بی احترامی نمیکنه کسی دل کسیو نمیشکنه! من فقط میخوام به همه خوش بگذره میخوام آدم باشم! ولی نمیذارن انگار

دوست ندارن که آدم باشه کسی

از اون پسره که گفت باهام شوخی نکن تا اون پرستاره که جوابمو نمیداد تا همه

امشب یه پرستار آقا و آقای نگهبان که راهنماییم کرد بی اینکه ازش کمک بخوام بهترین اتفاقا بودن! 

اگه نبودن احتمالا زودتر میبریدم

تقریبا بعد هر کشیکم دارم افسرده تر میشم! این اصلا علامت خوبی نیست! میترسم از چیزایی که ممکنه پیش بیاد!

همین 

  • sid

نظرات  (۱)

  • شهـــ ـــرزاد
  • تموم میشه آیدا جانم. طاقت بیار. به زودی تو حیطه موردعلاقه‌ات مشغل میشی :)

    چقدر مونده؟

    پاسخ:
    یک سال هنوز مونده…
    تموم شه هم فکر نمیکنم ازین حیطه غیر مورد علاقه بتونم خیلی دور بشم
    ولی کاش زود تموم شه…
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی