یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

مملکت تکرار

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۵۲ ب.ظ

خب 

به ما گفتن برگردین خونه هاتون و بندر نمونین دیگه! چرا؟ چون تموم بیمارستان ما شده بخش کوید! چرا؟ چون اینجا مردم هنوز میگن دلت صاف باشه کرونا نمیگیری؟ چرا؟ چون کسی بهشون درست تفهیم نکرده! چرا؟؟؟ چون اینجا جون آدما هیچ ارزشی نداره!

جون آدما به اضافه ی وقت آدما! بله من در دورانی از تحصیلم هستم که چند قدم با کارورز شدن فاصله داشتم و حالا تو این اوضاع اصلا مشخص نیست کی میتونم اینترن بشم

اگه فقط چند ماه چند هفته زودتر اومده بودم الان به انتهای تحصیلم نزدیکتر بودم و میدونستم کی قراره درسم تموم شه ولی تو این اوضاع فقط به هر سوالی در رابطه با درسم میتونم جواب نمیدونم بدم!!!

خب عصبانیم که یه اقایی از اون سر کشور دستور دادن از ۱۷ خرداد بیاین و ما اومدیم در صورتیکه میدونستیم اوضاع خوب نیست

و الان عصبانی ترم که همون اقا گفتن از ۱۵ شهریور بیاین! ۱۵ شهریوری که علاوه بر اینکه وضع کرونا هیچ تغییری نکرده، کامن کولد و آنفولانزا هم طبق معمول رایجه و بر این اوضاع سوار میشه! 

ولی خب کی عصبانیت و وقت و جون مهم بوده؟

 در جواب تماسای رگباری خونوادم که میپرسن کی میای کی تست میدی کی بیایم دنبالت کی کی کی کی تنها کاری که میکنم اینه که با صدای بلند (شما بخوانید فریاد) بگم من هیچی نمیدونم هیچی زندگیم معلوم نیست و خودم از همه بیشتر تحت فشارم انقدر از من سوال نپرسین! و اونام بگن باشه و یه ساعت بعد یادشون بره :))))

خلاصه که بله بعدا یادمون باشه ما دکتر بعد ازینا روند تحصیلمون سخت بود! یاد انقلاب فرهنگی میوفتم این روزا همش! چقد اینجا مملکت تکراره...

  • sid

نظرات  (۱)

  • شهـــ ـــرزاد
  • من تازه قبول شده بودم و داشتم صفا می‌کردم با دانشگاه رفتن که یهو همه چی دود شد رفت آسمون. یه آینده نامعلوم :(

    پاسخ:
    هوم میفهمم حالتو :(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی