یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

آقای دکتر قاف فوق تخصص کلیه ی کودکانه. خوش اخلاق و خوش مشربه ولی خب زیادی چارخونه میپوشه به هر حال آدم که نباید کت و پیرهنش هر دو چارخونه باشن! در کل خوش قد و بالا هم هست 
هر صبح بعد راند و ویزیت مریضا میگه برید کلید کلاس پشت بوم رو بگیرین 
کلاس پشت بوم یه اتاق دو در دوعه که تو این هوای خوشگل و ابر و بارونی و خنک جای دلبریه 
کلا من از بچگی عاشق پشت بوم بودم همیشه از باباجون کلیدای پشت بومو میگرفتم و میرفتم برا خودم میچرخیدم و لذت میبردم از پشت بوم نوردی
خلاصه که کلاس پشت بوم بیمارستان کودکان عجیب دلبره :) میون درختا و هوای تازه دکتر قاف میشینه و برامون مایع درمانی و آب الکترولیت و عفونت توضیح میده و عجیبه که منم لذت میبرم و همراهی میکنم 
میون حرفاش میفهمم که همسن مادرمه :) تاکید میکنه که وقتی ماها هنوز نبودیم اون دکتر بوده 
آدم صادقیه! حداقل مثل بقیه ی اتندا از خاطرات عملای نکرده و مریضای عجیب غریب نداشته ش نمیگه ولی خب طبق روتین اساتید یکمی اهل پز دادن با درس خوب گذشته ش هست :)
وقتی حرف میزنه ادم حس میکنه که هی داره لبخندشو میخوره و همین لبخند میاره رو لبم
خانومش تو داخلی استاد روماتولوژیمونه میگه دکتر میم اول استاژرم بود بعد اینترنم و بعدم زنم شد :))
خلاصه که باهامون خوبه و البته خیلی عجیبه چون تو اطفال دید از بالا به پایین اساتید به ماها بیداد میکنه و یه استاد اینجوری رفیق خیلی میچسبه
ساعت ها برامون درس توضیح میده و منم لذت میبرم روز اخرم ازم تعریف میکنه :))
راستش من زیاد عادت ندارم کسی ازم تعریف کنه! اخه معمولا جز تنبلام و چیز میز بارم میکنن و برای اینده ی پزشکی با وجود امثال من تاسف میخورن برا همین خیلی میچسبه سالی یه بار یکی بگه توعم خوبی
بعد‌ جشن روپوش سفید و تشکری که اخر جشن ازم کردن این دومین باریه که یکمی ته دلم ذوق قلمبه میشه