هجرت

افسانه ی مهاجرت هی داره واقعی تر میشه

 

ترس غم خشم حسرت کینه شادی امید نگرانی

 

میون طوفانی از احساسات مختلف نشستم و در تلاشم که نفس بگیرم 

 

کم کم کارمون میکشه به ماه بعد از اون روز و بعد ساعت 

 

امادگی؟ نمیدونم! سالهاست دارم برای این هدف میجنگم ولی اصلا بعید میدونم آماده شدن ممکن باشه