یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

خونه نویی

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۱:۳۷ ب.ظ

دو روزه اومدم توی خونه ی جدید. 

سه سال توی اون ساختمون بودم از اون سه سال دو سالش رو تو خونه ای بودم که هیچ روزنی نداشت! ناامید بودم و زندگی هیچ نوری نداشت. مثل اون خونه 

ولی خونه ی قبلیم رو دوست داشتم دیوارای سفید و پنجره های بزرگش بهم حس زنده بودن میداد

بشقابای نقاشی که زده بودم بالای میز ناهار خوری رو وقتی میدیدم لذت میبردم. 

تو این خونه هم نور هست و زندگی 

اینجا رو دوست دارم. فکر نمیکنم بد باشه روزگارمون

یکی از اون بشقابای نقاشی دیشب شکست ولی نمیدونم چرا اصلا ناراحتش نشدم... 

فک کنم دل کندم از اون خونه و خاطراتش

خونه‌ای‌ که همه چیز عجیب گذشت...

این خونه پنجره های بزرگی داره از خونه ی قبلی کوچیکتره و یه برج تقریبا شصت واحدیه! ادمای زیاد و ناآشنا زیادن

برعکس اونجا که همه رو میشناختم

اینجا همه چیز متفاوته :) 

تجربه نشون داده منم شکل خونه هام میشم! ببینیم اینجا از ما چه میسازه

 

  • ۹۹/۰۹/۰۳
  • sid

نظرات  (۱)

  • شهـــ ـــرزاد
  • خوشحالی داشته باشه برات عزیزم :*

    پاسخ:
    مرسی شهرزاد نازنین
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی