یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

راه رفتن افراد مبتلا به پارکینسون بعد از مدتی به یه شکل خاص درمیاد.

بهش میگن festination. ینی فرد اول یواش یواش راه میره و بعد سرعت قدمهاش زیاد میشه و متوقف شدن براش آسون نیست.

من گاهی دچار این حالت میشم! حس میکنم نمیتونم یواش بشم! نمیتونم متوقف کنم فکر کردن هام رو!

تند تند قدم برمیدارم و میرم و میرم که غرق شم در چیزی که کم‌کم جونمو میگیره!

تمایل دارم هرچیزی که شروع میکنم تا تهش برم و تمومش کنم، وقتی متوقف شم که محکم خوردم به یه دیوار!

 

صدای پرنده ها میاد، پیشی هام هر کدوم یه جا ولو شدن و خوابیدن و داریوش رفیعی هم میخونه: 

تویی در خیال من، باز آرمیده غزال من... 

آب گلدون ها رو عوض کردم، خونه رو تمیز کردم، موهامو درست کردم، آرایش کردم و روی مبل دو نفره نشستم تا موحد بیاد و بریم کردان برای تولد دوستش

همه چیز امن و امان است جز فکر من که با festination تمام و کمال داره میره و میره و میره! 

 

حالا اون یکی داریوش داره میگه:

 

خوشا پیدا شدن در عشق

برای گم شدن در یاد

 

چه دریایی میان ماست

خوشا دیدار ما در خواب!

 

چه امیدی به این ساحل

خوشا فریاد زیر آب،..

 

خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن

خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن؛