نقطه گذاشتم
ته یه قصه ی طولانی رو دیشب ناگهانی نقطه گذاشتم
من ۲۸ ساله دیگه کشش نداره
دیگه بسه هرچی مادرت بودم
برو ببین کی برات آیدا میشه
وقتی دیدی هیشکی آیدا نمیشه برنگرد
توصیه دوستانه و جدی منو بپذیر
نشو مثه این چند تا پسر بدبختی که برگشتن و لهشون کردم چون دیگه زمانش گذشته
من کینه ای! دست خودم نیست
باشه هم دلم نمیخواد ازش دست بکشم
وقتی دنیا انقد بی رحمه
بی رحم و خودخواه نباشی کلاهت پس معرکه ست
پس ای کسانی که روزی به من بد کردین
بدانید و آگاه باشید بخششی هم اگر در کار باشه
فراموشی در کار نیست
نقطه
- ۰ نظر
- ۳۱ شهریور ۰۳ ، ۰۸:۵۱