نخ نگرفتن

خب پسر خوب! چند مااااه منو دیدی تو این کتابخونه

قبلا چراغ سبز بهت داده بودم نگرفتی 

حالا بعد این همه وقت اومدی طالب معاشرت شدی؟ حالا که من دیگه دلمو باختم رفته!

دلم سوخت خب برات

بد جوری بهت بی توجهی شد 

خب میتونم بگم این یکی از واضحترین نخ های زندگیم بود که نگرفتم :))))

این از اون روز که اومده نشسته میگه چقد سرده نه؟ وسط تابستون این چه چرندیه میگی اخه تو بچه؟ 

امروزم که پاشده اومده نشسته ور دل من هی میگه خسته نباشید

خسته نیستم به خدا :)))) ولم کن 

هی هم میخزه بهم نزدیکتر میشه :)))

شبیه پرندگان و چرندگان میخواد مرتبط شه 

 

پ‌ن: خب اسمش میلاده

ترکه و یه سال از من بزرگتره!

یه عالمه حرف زد که میخوام برم امریکا و فلان

به جز شروعش که رید :)))) اومده میگه چشماااتون چه رنگیه؟ ادمو میگیره

واقعا زیباسسست...

خب زهرمار :/

ولی برای معاشرت اوکی بود

حالا اگه دیگه خیلی زر زد میگم من تو رابطه م برو پی کارت

فعلا دارم سعی میکنم خیلی برداشت عشقی نکنم

میدونمممم که باید سگ محل میکردم ولی به خدا جواب نداد :/ دیگه بیشتر از این واقعا زشت و وحشیانه بود که محل نذارم

من روم نمیشه خب 

بد میگم؟

نمیخوره که ما رو

به موحد میگم در موردش