صادقانه بگم
سفر خوبی نشد! با اینکه حالم خوش بود ولی همونطور که از جهان هستی برمیاد (!) روز آخر بد شد!
انقدر بد که از تموم شدن این سفر کوتاه بی اندازه خوشحال بودم...
دلم میخواست سریعتر برگردم به زندگی معمولی و با خانواده خودم
علت این بد بودن رو هنوز نمیتونم دقیق پیدا کنم باید کلی ازش بگذره
ولی تیاتر صابر ابر
امشب به صرف بورش و خون....
بازی صابر ابر از نظر بنده ی حقیر بی نظیر بی نقص و فوق العاده بود
طراحی صحنه حرف نداشت
متن چیز خاصی نداشت و قرار هم نبود داشته باشه ... :)
ولی صابر! آخ ای کاش میشد باهات دوست صمیمی باشم
قول میدادم حوصلت سر نره :) فقط ازت یاد بگیرم که چجوری وقتی داری داد میزنی انقد فرکانس درستی داره صدات...
در کل بهترین قسمت سفر تیاتر صابر بود
در این حد که دوست دارم بارها و بارها ببینمش :)
- ۰ نظر
- ۱۴ خرداد ۰۳ ، ۱۰:۲۵