یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

چه معلوم؟

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۴۹ ب.ظ

۱/کنار هم نشستیم.من به صحنه ی نمایش خیره‌م ولی حس میکنم دلم میخواد دستمو بگیره، ثانیه ی بعد دستمو میگیره تو دستاش...

من به این فکر میکنم این یه دوست داشتن معمولی نیست، نمیتونه باشه

۲/تو خونه ایم، سرش روی پای منه و به چشمام نگاه میکنه، موهاش رو نوازش میکنم و میگم چی میشه؟ میگه نمیدونم... اروم میبوسمش.

۳/روی صندلی نشستم و دارم از صفحه ی موبایلم میبینمش، توی اتاقش نشسته و موهاش از همیشه بلندتره، بهش میگم موهات بهت میاد، با سرتقی میگه میخوام به زودی کوتاهشون کنم.

۴/دارم تلویزیون نگاه میکنم، کسی اطرافم نیست، تیتراژ پایان فیلم پخش میشه و نوای فلوت منو یاد شب تئاتر باغ آلبالو میندازه. 

یهو میترسم از آینده ی نامعلوم 

  • ۰۲/۰۵/۰۴
  • sid

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی