پشت فرمون، خسته و عصبی در حال رانندگیام و به بندر فکر میکنم
موزیک فصل بهار از رحیم یگانه تو فضای ماشین پخشه، کاور کار ناصر عبداللهی
به روزایی فکر میکنم که سعی میکردم بفهمم مریضا و مردم چی میگن! گویش بندری برام خیلی جدید بود
فکر میکردم مثه جنوبیای تو فیلم فقط یه کاکا و مو و دخت بلد باشم کارو دراوردم ولی زهی خیال باطل
مریضای مسن تر و یا اونای از شهر های دیگه مثل بستک و خمیر که میومدن باید گوشا رو تییییز تییییز میکردم
خانم دکتر ای از صب که بیدار بو، گپی نازد، هیچی ناخارد، هرچی هادم گت مواد بالایی اره، مواسته بره دسشویی، اتاد بلندی اشه خارد زمین، دسش هم درد ایکنه، به زور راضیش اکردیم اشدیم مطب دکتری نابود، دیگه هوندیم بیمارستان، دوش اگف سرم دردی اکنه، گت زیاده روی مکه
کم کم علاوه بر فعل و گرامر کلمه های جدیدم که میشنیدم میفهمیدم چی میگن : چوک و دخت و چولنگ و گنوغ و ...
فهمیدم خیلی میونه ای با ق گفتن تو کلمات ندارن :) یا خ میگن یا ک! برک رفت(برق رفت)
دیگه اخریا کم کم میتونستم ادای لهجشونو روون دربیارم
البته که گیر میوفتادم اگه طرف بومی بود :) و البته که گرامر پیچیده شون رو هیچوقت درست یاد نگرفتم! مثلا فلان چیز قدیم استفاده میشده میشه در زمان کدیم استفاده از فلان چیز شبوده!
چقدر دلم برای بندر و بندریا تنگ شده! این اهنگا، اهنگای رامی (منصفی) ناصر عبداللهی و حتی رضا صادقی و ... منو میبرن به اون روزها، به زندگی کردن میون آدمای لاغر و کشیده با پوست تیره و قلب مهربون! به ادمای دست خالی و خوش با اندک چیزها، به سوار شدن تو ماشینایی که شیشه های خیلی خیلی دودی داره و نوای بستکی پخش میشه
به شرجی و گرما، به لرزش ظریف شونه ها وقت رقصیدن که کار هرکسی نیست :)
به شبای روشن و روزای سوت و کور از گرما
به دریا و دریا و دریا...
روزهایی که دلم میخواد برگردم و دوباره زندگیشون کنم
وفا گفت برا رزیدنتی بین تهران و بندر، بندر رو انتخاب کرده!
گفت تهران گرونه، کثیفه، بی رحمه و شلوغ
گفتم ولی ماها خوب میدونیم بندر مهربونه! شرجی و گرمه ولی تا ابد مهربونه! گفتم خوب کردی
گفت خواستم یه بارم کاری رو بکنم که دلم میگه :)
گفتم مگه چقد زنده ایم که نکنی...
باز به خودم فکر میکنم، به خاک دامن گیر و دریای بی نهایت بندر فکر میکنم، به زندگیم فکر میکنم که چقد یهویی به بندر رسید و چقد یهویی ازش جدا شد، به اینده فکر میکنم و به این که چقدر بعیده زندگی کردن دوباره در بندر...
و همراهی میکنم با خواننده
نارد ز یادوم اون لحظهوانی که با تو بودوم ...
- ۰ نظر
- ۰۵ مرداد ۰۴ ، ۱۵:۰۰