دریای دو چشم او را میجست و تهی میشد
برای من نماد دوستی های از دست رفته-از یاد نرفته شده
تو روزای ۲۲ سالگی وقتی با پویان به این اهنگ گوش میکردیم هیچوقت فکر نمیکردم به اینکه این قطعه قراره برای من بشه نماد یکی از تلخ ترین حقیقت های زندگی:
پایان آدم هایی که در واقع نمردن ولی برای تو دیگه مردن!
دوستی! رابطه! عشق!
چیزی جز داینامیک بین دو ادم نیست
وقتی که وقتش بشه و به گذشته نگاه کنی میبینی این توهمات دوست داشتنی چقدر نجاتت دادن! چقدر پرتت کردن از لبه ی پرتگاه غم! چقد خنده و زندگی بهت دادن!
ولی وقتی که تموم شه، دیگه هیچی قرار نیست برگرده!
و این حقیقت سختیه برای قبول کردن
براش باید بالغ شده باشی! بزرگ شده باشی
انقد بزرگ و بالغ که بدونی دل کندن یکی از واجب ترین مهارتهای زندگیه که هیشکی بهت یادش نمیده! چون خیلیا دلشون میخواد تو دل نکنی!
خودت باید یاد بگیری
در طی سالها ، از طریق بسیار زخمها
رفت این دل سودایی
گم شد دل و هم سودا ...
قطعه:
Blossom , Sepideh Vahidi & Beshar Al Azzawi
شعر از مولانا
- ۰ نظر
- ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۳:۰۵