یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

برای من شناختن آدمای جدید شده عین کوه کندن! امشب با یه دونه سرتقشون به قصد اشنایی بیرون رفتم

براش توضیح دادم که من تو رابطه ی قبلیم زیاد موفق نبودم و سعی کردم با گفتن تموم عیب و ایرادام سردش کنم، سستش کنم! عجیب بود! میخندید و میگفت از اینم خوشم میاد تازه

چشمامو دوست داره! و چندین بار اینو گفت 

من احساس گناه داشتم! احساس بد بودن بی رحم بودن نامرد بودن 

خیلی پرحرفه! خیلی هم خودشیفته ست ولی یه سادگی خوبی داره یه مهربونی و خوشحالی قشنگ ولی بچه ست برای من! اینجوری حس میکنم! در کل بدم نبومد ولی خب شیفته هم نشدم

بیشتر فکرم دیشبه که دو اسم برعکسیان اومد اینجا و کلی خوش گذشت! چجوری میشه یکی انقدر به ادم حس راحتی و حسای خوب خوب دیگه بده؟ انقدر که نخوای هیچوقت بره! انقدری که وقتی فیلمه تموم شد بخوای دستشو بگیری و بگی میشه نری رفیق؟

دوست دارم بدونم این احساس راحتی و ارامش دو طرفه ست؟ دلم میخواد همیشه دوستم بمونه...همیشه!