نیل و فر
چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۰۱ ق.ظ
در حالیکه به نوای بهشتی اریک ستی گوش جان سپردم به این فکر میکنم که این جهان مگر چیزی جز تجربه ست؟! اصلا مگه کتاب تجربیات بقیه نیست؟! که بخونیم و مال خود کنیم؟!
امشب با یکی ملاقات کردم که حس کردم شاید زیاد مهمون این دنیا نباشه
نه که مریض و ناجور باشه اتفاقا سالم و خفنم بود
ولی خب با توجه به دو تا تجربه ی خودکشی ناموفق میشه دونست دیگه
نیلوفر بود اسمش
یه دختر با موهایی که انتهاشون آبی بود با یه تتوی الماس رو نبض دست راستش و یه عینک شش ضلعی. قد بلند و لاغر و سفید پوست با چشمای غمگین و عصبی و صدای خوب
نیلوفر دنبال مفید و مستقل بودن بود و این ینی داره دست و پا میزنه
مثه همه هدفای کوتاه مدت داشت و کلا موجود نازنینی بود
نمیدونم نیلوفر! نمیدونم جهان برای امثال تو چه شکلیه
غمت بخیر.
- ۹۸/۰۱/۰۷