یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

زنان

سه شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۴۹ ق.ظ

از خانم حامله ی هفته چهلمی بگم براتون که با اختلال بای پولار اومده که در حاملگی تشدید شده و علائم اسکیزو پیدا کرده و در طی بارداری قرصی که نباید بخوره رو خورده و بچه ش به احتمال خیلی زیاد دچار مشکلات مادرزادیه! خانم از شب پذیرش چندین بار اقدام به فرار کرده و همه ش میگه که شما میخواین منو بکشین؟! چرا بهم دست میزنین؟! اجازه نمیده براش اقدامات انجام بشه و طبق گفته ی مادرشوهرش بعد از مرگ مادرش دچار این حالت شده و مادرشوهر که همون عمه ش باشه اونو برای پسرش گرفته که حالش خوب بشه اما بهتر نشده.

اتند میگه این مریضو جدا کنین سریع ایزوله ش کنین! این میتونه به بقیه مادرا و نوزادا آسیب بزنه میتونه نوزادای دیگه رو برداره و بره میتونه بچه ها رو بکشه! سریع ایزوله بشه 

و من به اون بچه فکر میکنم... بچه ای که کاش نبود کاش از اون شکم بیرون نیاد و وارد این فضا نشه.

پ ن:دیروز خلاصه پرونده ی خانم نونزده ساله ای که حاملگی چهارمش بود رو مینوشتم! و کم هم نیستن این موارد :)

پ پ ن: خب خب خب! براتون از زنی بگم که در روستا زایمان کرده و بعد از زایمانش پهن سوخته رو وارد واژنش کردن و اون دچار سپسیس شده

کجاست اینجا؟؟ 

پ پ ن: این اینترن وحشیه خیلی بد به من نگاه میکنه :/ اگه مردم بدونین این کشته منو! به هستی میگم من نمیدونم یه آدم چطور میتونه اینقدر بی دلیل از همه متنفر باشه! دلم میسوزه براش، حال دلش اصلا خوب نیست...

  • ۹۷/۰۷/۲۴
  • sid

نظرات  (۱)

ولی دختر ۱۹ ساله و زایمان چهارم و ادامه‌دار بودن این داستان لبخند نداره...
پاسخ:
نه تنها این موضوع همه ی موارد دیگه این مطلب هم لبخند نداره! لبخند خوشحالی نیست البته! هرکی یه جور مینویسه :) 


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی