یک جنین بیست و چند ساله

بایگانی
آخرین مطالب

۱۱ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

علی میگه چقد تو بی معرفتی چرا به من زنگ نمیزنی 

بعد از مدتها بدون اوردن بهونه میگم افسردگی بهم اجازه نمیده علی جان

و علی خوب منو درک میکنه و دیگه ازم ناراحت نیست 

کمی حرف میزنه از پایتخت و بدی هاش میگه از سیگار و مشروب و اعتیادشون میگه از تفریحای به درد نخور میگه از شلوغی و کثیفی میگه و من ته صدای بهونه گیرش دلتنگی این پسر کوچولوی گنده رو حس میکنم

بر خلاف حال و روزم میگم و میخندم و سعی میکنم حداقل اون کمی حالش عوض شه

آخه جگر گوشه ی منه 

ازش ناراحتم خیلی ناراحتم ولی جگرگوشه بودن شوخی نیست

ف اون روز بهم گفت تو‌ گوشه ی جگر منی و من چون میدونم الکی حرف نمیزنه خیلی ذوق کردم. یه ابراز علاقه ی خوب شنیدم 

علی هم گوشه ی جگر منه 

از همون روزای اولی که اومد با اون کله ی کوچیکش با اون چشمای معصومش همون چشمایی که بعد گریه منو به خاک سیاه میشونه

از همون روزا علی گوشه ی جگرم جا گرفت :)

علی اگه بره ازینجا گوشه ی جگرم زخم میشه، خون میاد 

برق دو ساعتی هست رفته بعد از اون طوفان نوح! صدای وحشتناک آسمون منو یاد دفعه ی قبل انداخت که میم دلداریم میداد

خلاصه آسمون حسابی مست شده میباره و داد و فریاد میکنه سیاه مستیش ما رو ترسوند 

ولی سکوت و تاریکی و موسیقی فضای خوبی ایجاد کرده هوام خوب شده

به قول رفیقمون هوا سوپر شده

میریم لذت ببریم جای شما 

یاد شمام هستما

شمایی که این روزای سخت رو میخونی و همراهی