از بیشترین حس این روزام براتون میگم
از ترس
ترس از تنها موندن
ترس از بی جفت موندن
ترس از کشته شدن
ترس از گم کردن وسایل
ترس از تموم شدن
ترس از غیرقابل کنترل شدن
ترس از از دست دادن
ترس از بیماری
ترس از عقب موندن
ترس از آدمای دیگه
و مهم تر از همه
ترس از خود
از خودم بیشتر از همه ی اینا میترسم
از خودی که میدونم چه کارها ممکنه بکنه و نتونم جلوشو بگیرم
پ ن: به دو اسم برعکسیان گفتم تا فروردین اگه تو ترک نموندم با مشت بزنه تو شکمم تا ناکار شم :) خیلی استقبال کرد :/
- ۱ نظر
- ۰۴ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۴